اول فکر می کردم مشهد رفتنم یعنی یه جور طلیبده شدن!بعدش که قاعدگی شروع شد دو دستی زدم تو سر خودم که نصفه نیمه طلبیده شدم।بعدش به این فکر کردم که این چه وضعشه و چرا نمیشه بری تو حرم و چه ربطی داره و اینا.....بازم فکر کردم دیدم من که جرات اینو ندارم که اینطوری برم تو حرم و بی خیاله این قانون های دست و پا گیر بشم...بعدش دیدم که چه بخوای چه نخوای نمیشه اون اول مولا رفت...از شلوغی ....پس خودمو ناراحت نکنم،ارزش نداره....
وقتی داشتم این پستو مینوشتم به این هم فک می کردم(!)که من چرا با همه یه جور حرف می زنم ؟چقد بعضی وقتا بیجا بیراه راحت حرف می زنم؟حرفای اول پستم منو یاد این سوال انداخت! البته حرفای بالا یه غر زدن نیس صرفا....
اما اینکه مثلا واسم فرقی نمی کنه که من این حرفا رو به یه دوست صمیمی بگم یا به تویی که داری می خونیش ،خیلی بده!یه جور شخصیت بی تفاوت با بعضی وقتا خونسرد!
یا اینکه سر کلاس ایستایی یه هو یه خاطره جلو جمع، بلند وسط درس تعریف می کنم که بعدش به خودم بگم که بشین اروم سر جات دیگه
وقتی داشتم این پستو مینوشتم به این هم فک می کردم(!)که من چرا با همه یه جور حرف می زنم ؟چقد بعضی وقتا بیجا بیراه راحت حرف می زنم؟حرفای اول پستم منو یاد این سوال انداخت! البته حرفای بالا یه غر زدن نیس صرفا....
اما اینکه مثلا واسم فرقی نمی کنه که من این حرفا رو به یه دوست صمیمی بگم یا به تویی که داری می خونیش ،خیلی بده!یه جور شخصیت بی تفاوت با بعضی وقتا خونسرد!
یا اینکه سر کلاس ایستایی یه هو یه خاطره جلو جمع، بلند وسط درس تعریف می کنم که بعدش به خودم بگم که بشین اروم سر جات دیگه
این می دونی یعنی چی؟طرف مهم نیس انگار!عرض مطلب مهمه !یعنی قومیت و محله یعنی کشک!حرفای جالب و خوب رو باید بگم اما نه سن نه جنسیت مهم نیس که طرف کی باشه که دارم واسش تعریف می کنم که خوبم نیس البته...زندگیم پر شده از این حرفا که بعضی وقتا سوتی میشه بعضی وقتا هم باعث تحسین بخاطر جسارت و بعضی وقتا هم بی ادبی به طرف
اما مثبت این جریانو که همه واسم یه جورن و تو تجربه های معماری ام دیدم که رنگ و بوی کارای میس رو می گیره و سبک یونیورسال و جهانی شدن و بی خیال قومیت ها شدن که البته زیاد هم جهانی شدن (فرهنگ و زبون) و مثبت نمی دونم!
ای بابا...دوره دوره ی اصلاحاته....باید خودمو درست کنم ....یه ری فرم اساسی....این طوری نمی شه مثل اینکه با همه راحت بود،یه رنگ بود....فک کنم دیگه وقتشه هر چیزیو به هر کسی نگمو با همه رله نباشم....فرق میکنن ادما با هم،این که دیگه خیلی تابلو ا...جریان مشهد رفتن و که دیگه گفتم گذشت اما دفعه بعد هر چیزیو هر جا نمی گم!قول می دم
اما مثبت این جریانو که همه واسم یه جورن و تو تجربه های معماری ام دیدم که رنگ و بوی کارای میس رو می گیره و سبک یونیورسال و جهانی شدن و بی خیال قومیت ها شدن که البته زیاد هم جهانی شدن (فرهنگ و زبون) و مثبت نمی دونم!
ای بابا...دوره دوره ی اصلاحاته....باید خودمو درست کنم ....یه ری فرم اساسی....این طوری نمی شه مثل اینکه با همه راحت بود،یه رنگ بود....فک کنم دیگه وقتشه هر چیزیو به هر کسی نگمو با همه رله نباشم....فرق میکنن ادما با هم،این که دیگه خیلی تابلو ا...جریان مشهد رفتن و که دیگه گفتم گذشت اما دفعه بعد هر چیزیو هر جا نمی گم!قول می دم
salayn dos jonam ink u adame ye rangi hasti ye vijegi tahsin bar angizate!!!!!!
پاسخحذفpas lotfan to in zamine lozomi be reform nis!!!!
u r clever girl so dont wory!
mashadam behet khosh bgzare azizam hamin k talabide shodi khodesh ye neshane khobea mishe intori ham behesh negah kard k emam reza ham talabidat pas mohem hamine!!!!!
va nokte akhar be nazaram khatere beton rizi to clase estayi hamchinam birabt nabod pas take it easyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyy