۱۳۸۸ اسفند ۱۷, دوشنبه

کلید آزمون کنکور معماری

سلام

راستش کلید آزمون به نظر من اشتباه داشت/راجع به سوالای درک که نمی تونم اظهار نظر کنم چونکه هر چی ام نظرت به نظرخودت درست باشه نمی شه روش حساب کرد।اما سوال اولش حناق شده واسم!آخه به صندلی کجاش پیچش وارد می شه؟

یکی دیگه که به نظرم اشتباه بود سوال باغ قدمگاه نیشابور بود که زده بود باغ ملی می شه /مگه باغ ملی ها از اواخر قاجار نبودن؟

هر کی هر چی به نظرش می رسه بگه،گویا سازمان سنجش وقت داده واسه رسیدگی...و اینها رو کلید نهایی اعلام نکرده...ضرر نداره ما تیری می اندازیم تو تاریکی

موفق باشید

۱۳۸۸ اسفند ۱۶, یکشنبه

نصف شخصیت عاقل تحمله نصف دیگه اش بی خیالیه

۱۳۸۸ اسفند ۱۴, جمعه

اشعار پیزوری!

1- وقتی یه کتاب شعر دستت می آد،تنها چیزی که واست مهمه خود شعره
تو اولویت های بعدی شاید به این هم فکر کنی که کسی که اینو نوشته چه جور آدمی می تونه باشه اما دستت به هیجا بند نیست که کنجکاوی تو ارضا کنی
اینطوری گند کاری های خودت یادت می آدو با این کلمات تسکین پیدا می کنی
2-وقتی یه شاعر واست شعر می خونه ،قضیه کاملا فرق می کنه
شاید اینکه بخوای بدونی طرف چه جور آدمیه واست جالب تر باشه
این طوری گندکاری های شاعر واست جالب می شه!

پ।ن :با ش ع ر ،زیباترین ها رو می شه ساخت....بعضی وقت ها زیباترین شهوت ها،زیباترین ها....

سکوتم رو ترجمه نمی کنم
هر طور که خواستی بخوونش!
کنکور کارشناسی ارشد معماری 89
امسال واسه کنکور جدی درس خوندم.اصلا یادم نمیاد کوتاهی کرده باشم. توصیه های ایمنی بچه هایی که قبول شده بودن هم گوش دادم....اما تو یه مورد کوتاهی کردم و حرف گوش ندادم که زهرشو ریخت آخر...بهتون میگم:
چیزی که توجه منو بیشتر از هر چیزی به خودش جلب کرده پشت صحنه کنکوره و خاله زنک بازی ها و حسادت بچه ها به بچه های دانشگاه تهران.احسان همیشه می گفت بابا جان اینا همه بچه های خودشونو قبول می کنن و ...
من توجهی نمی کردم.بالاخره منم خدایی دارم که جواب زحمتامونو میده...مهمتر اینکه میدونستم دارم چی می خونم و دارم چی کار می کنم
از مشاور پارسه که خودش ازقضا دانشگاه تهرانی بود ،در خواست جزوه کردیم:
نداد دیگه !گفتیم چرا،گفت کار اخلاقی نیست
خلاصه به هر بدبختی بود جزوه ها رو گیر اوردیم....
و اما...
من که این همه معماری اسلامی خونده بودم،به خاطر تکمیل اطلاعاتم هفته اخر کنکور جزوه ی استاد متدین و خوندم(که ایکاش زودتر می خوندم...)
رفتیم سر جلسه دیدیم بله!
اومدم خونه ،چندتا نسخه از این بزرگوار داشتم،دیگه خب یکیشو خونده بودم .با خودم گفتم بهترینشو انتخاب میکنم و می خونمش.ای دل غافل!از اونی که نخونده بودم سوال اومده بود...و جالب اینجاست که تمام مطالعاتم یه طرف ..هفته ی اخر یه طرف!که هیچ کدام از معماری اسلامی ها خارج از جزوه ی این بزرگوار نبود
راجب به سوالات فنی هم همین طور...منظر همین طور و برو تا اخر...
یه سوال واسم پیش اومده:امسال گفتن سوالای ازمون دستیاری پزشکی لو رفته
کی میگه سوالای معماری لو نرفته؟
و این افرادی که سوالات رو انتخاب می کنن به قدری خرفتن که فقط از اساتید خاصی استفاده می کنن...این لو رفتن نیست؟
سوال دومم :شما طراح سوالان :
ندیدید که چه کردید با بچه ها،تو هفته ی بعد از کنکور
با این سوالات عجیب ..........اعصاب های داغون..سردرد ها...افسردگی ها
اما باید خوب زندگی کرد
که حساب کتابمون با خداست.....ه

۱۳۸۸ دی ۱۲, شنبه

کسوف دل

سجاده ام کجاست؟
می خواهم از همیشه ی این اضطراب برخیزم
این دل گرفتگی مداوم شاید،
تاثیر سایه ی دل من است
که این سان گستاخ و سنگوار
بین خدا و دلم ایستاده ام
سجاده ام کجاست؟

۱۳۸۸ دی ۸, سه‌شنبه

این هم ازشعور ما ایرانی ها که اگر دنبال ساختار شکنی هم می رویم با فحش و لگد پرانی می رویم

آجرها را به سمت مخ های یکدیگر نشانه می گیریم ..... مغزها متلاشی می شوند و طرف را اساسا اینگونه واسازی می کنیم

روی دریدا سفید باد!
.....................................................................................
الهم عجل الولیک الفرج
**********
پ.ن:بابت توضیح حرفای بالا به درخواست یک دوست(گرچه بیمزه میشه)
این پست واسه جریان روز عاشوراس که دعوا شده بود....هر دو طرف می زدن: از تفنگ بگیر تاآجر حالا هر کی حرفی داشته و خواسته یه حرکتی کنه...برای معرفی یه ساختار جدید،بوسیله خراب کردن مفهوم فعلی و بیرون کشیدن یه چیز جدید از دل ساختار فعلی(که فکرنکنم خود اصلاح طلبلاهم دقیقا بدونن اون چیز چیه)
حالا این بنیان شکنی معانی باید مستقیما از طریق کله شکستن باشه یا......؟

۱۳۸۸ آذر ۲۲, یکشنبه

زیر درخت انار می نشینم....
انگار موعدش فرا رسیده: انارها ترک بر می دارند
شما هم یک روزی شکستید......


حالم خیلی بد است
آه !چقدر از روز های خدا فاصله گرفتم....

راستی!چند ساعت،چند روز،گرفتار صدایت بودم؟

و اما مشهد....

نگاه اول به ضریح.....
صبح حرم و صدای گنجشک ها و پرواز کبوترها
اشک ها و فریادهای مردم
آینه کاری های زیرزمین حرم
بوی گلاب....

با کمی سانسور:آخوندهای چشم چران قران خون حرم....
آخوندهای انلاین پاسخگو به سوالات زوار

و دست اخر موهای تاب خورده ی علی
ودست آخرتر(!) خداحافظی از مشهد و ایستگاه راه اهن
و قطاربی سوت مشهد....

۱۳۸۸ آذر ۱۳, جمعه

ری فرم یورسلف پلیز

اول فکر می کردم مشهد رفتنم یعنی یه جور طلیبده شدن!بعدش که قاعدگی شروع شد دو دستی زدم تو سر خودم که نصفه نیمه طلبیده شدم।بعدش به این فکر کردم که این چه وضعشه و چرا نمیشه بری تو حرم و چه ربطی داره و اینا.....بازم فکر کردم دیدم من که جرات اینو ندارم که اینطوری برم تو حرم و بی خیاله این قانون های دست و پا گیر بشم...بعدش دیدم که چه بخوای چه نخوای نمیشه اون اول مولا رفت...از شلوغی ....پس خودمو ناراحت نکنم،ارزش نداره....
وقتی داشتم این پستو مینوشتم به این هم فک می کردم(!)که من چرا با همه یه جور حرف می زنم ؟چقد بعضی وقتا بیجا بیراه راحت حرف می زنم؟حرفای اول پستم منو یاد این سوال انداخت! البته حرفای بالا یه غر زدن نیس صرفا....
اما اینکه مثلا واسم فرقی نمی کنه که من این حرفا رو به یه دوست صمیمی بگم یا به تویی که داری می خونیش ،خیلی بده!یه جور شخصیت بی تفاوت با بعضی وقتا خونسرد!
یا اینکه سر کلاس ایستایی یه هو یه خاطره جلو جمع، بلند وسط درس تعریف می کنم که بعدش به خودم بگم که بشین اروم سر جات دیگه
این می دونی یعنی چی؟طرف مهم نیس انگار!عرض مطلب مهمه !یعنی قومیت و محله یعنی کشک!حرفای جالب و خوب رو باید بگم اما نه سن نه جنسیت مهم نیس که طرف کی باشه که دارم واسش تعریف می کنم که خوبم نیس البته...زندگیم پر شده از این حرفا که بعضی وقتا سوتی میشه بعضی وقتا هم باعث تحسین بخاطر جسارت و بعضی وقتا هم بی ادبی به طرف
اما مثبت این جریانو که همه واسم یه جورن و تو تجربه های معماری ام دیدم که رنگ و بوی کارای میس رو می گیره و سبک یونیورسال و جهانی شدن و بی خیال قومیت ها شدن که البته زیاد هم جهانی شدن (فرهنگ و زبون) و مثبت نمی دونم!
ای بابا...دوره دوره ی اصلاحاته....باید خودمو درست کنم ....یه ری فرم اساسی....این طوری نمی شه مثل اینکه با همه راحت بود،یه رنگ بود....فک کنم دیگه وقتشه هر چیزیو به هر کسی نگمو با همه رله نباشم....فرق میکنن ادما با هم،این که دیگه خیلی تابلو ا...جریان مشهد رفتن و که دیگه گفتم گذشت اما دفعه بعد هر چیزیو هر جا نمی گم!قول می دم